English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 162 (6774 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
all arms U کلیه نیروها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nephrogenic U ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
force tabs U نمودار یا طرح گسترش یکانهایا نیروها طرح زمان بندی شده گسترش نیروها
hottest U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
polygon of forces U کثیرالاضلاع نیروها
dynamics U مجموعه نیروها
triangle of forces U مثلث نیروها
composition of forces U ترکیب نیروها
distribution of forces U تقسیم نیروها
distribution of forces U واگذاری نیروها
polygon of forces U بس گوشه نیروها
system of forces U دستگاه نیروها
attrition U فرسایش نیروها
funicular U زنجیر نیروها
funicular U بس گوشه نیروها
funiculars U زنجیر نیروها
funiculars U بس گوشه نیروها
resolution of forces U تجزیه نیروها
triangle of forces U سه گوشه نیروها
main attack U تلاش اصلی نیروها
committed U بکار بردن نیروها
allotment U واگذارسهمیه تخصیص نیروها
allotments U واگذارسهمیه تخصیص نیروها
committing U بکار بردن نیروها
redistribution of force U تقسیم مجدد نیروها
total mobilization U بسیج کامل نیروها
commit U بکار بردن نیروها
statics U دانش پایداری نیروها
parallelogram of forces U متوازی الاضلاع نیروها
commits U بکار بردن نیروها
redeployment U دوباره مستقرکردن نیروها
main effort U تلاش اصلی نیروها
mobilization exercise U تمرین بسیج نیروها
commitments U به کاربردن نیروها اجرا
commitment U به کاربردن نیروها اجرا
entireforce U تمام قوا یا نیروها
port of debarkation U بندرپیاده شدن کالا یا نیروها
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
build-up U نیروی کمکی تقویت نیروها
build-ups U نیروی کمکی تقویت نیروها
build up U نیروی کمکی تقویت نیروها
mechanical powers U نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
ingross U تحریر کردن جمع اوری نیروها
employment U کاربرد نیروها یا جنگ افزارها استفاده از
build up U بالا بردن توان رزمی نیروها
build-ups U بالا بردن توان رزمی نیروها
build-up U بالا بردن توان رزمی نیروها
reins U کلیه ها
kidneys U کلیه
all U کلیه
all- U کلیه
kidney U کلیه
transfer area U در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
target array U نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
transfer berth U دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
pantheism U فرضیهای که خدا را مرکب ازکلیه نیروها و پدیدههای طبیعی میداند
committed U وارد عمل کردن نیروها انجام دادن مرتکب شدن
commits U وارد عمل کردن نیروها انجام دادن مرتکب شدن
commit U وارد عمل کردن نیروها انجام دادن مرتکب شدن
committing U وارد عمل کردن نیروها انجام دادن مرتکب شدن
renal gravel U ریک کلیه
nephroptosis U کلیه متحرک
paranephric U مجاور کلیه
entireforce U کلیه قوا
entireforce U کلیه نیرو
floating kidney U کلیه متحرک
nephralgia U قولنج کلیه
renal calculus U ریگ کلیه
renal gravel U حصات کلیه
reniform U شبیه کلیه
reniform U کلیه مانند
renal U وابسته به کلیه ها
all hands U کلیه پرسنل
all men U کلیه مردم
against all risks U در براب کلیه خطرات
ornis U کلیه مرغان یک سرزمین
reins U محل کلیه در بدن
tenantary U کلیه مستاجرین یک ملک
azoth U علاج کلیه دردها
paranephros U غده روی کلیه
syngraph U سندی که به مهر و امضا کلیه
Chronic kidney disease [CKD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
nephrolith U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
kidney stone [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
renal calculus [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
chronic renal disease [CRD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic kidney failure [CKF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic renal failure [CRF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
the t. population U کلیه جمعیت همه مردم
the total population U تمامی نفوس کلیه جمعیت
demesne U کلیه زمین مایملک یک شخص
disclaim all liability U کلیه بدهیها را انکار کردن
The ship and all its crew were lost . U کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
all available U کلیه توپخانه حاضر به تیر
avifauna U کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
adrenocortical U وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
adrenal U مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
flora U کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
tenantry U اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
nephrosis U بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
aerodynamics U شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
corporative state U حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
Cicim U جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
All thing considered. U باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر )
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
suet U چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
All wages were scaled up to 15 per cent . U کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
cortin U ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
comprehensive job U کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
We ought to (should)examineit in all itsaspects. U باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
gentelmen's agreement U کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
banc U جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
This is contray to all moral principles ( codes ) . U این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
farraginous U تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
garrison forces U قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
pure interest U سود ویژه منافعی که پس از کسر کلیه استهلاکات به سرمایه گذارپرداخت میشود
grand slam U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
we underwrite the company U ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
grand slams U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
ejection U خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
customs of the services U مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
legalism U اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
mobilization reserves U ذخیرههای مربوط به بسیج نیروها امادهای بسیج
ejectment U باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
ideology U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
historcicism U فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
adrenaline هورمون قسمت مرکز غده فوق کلیه که بالا برندهء خون و فشارخون است
member banks U در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
cosmopolitanism U سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
codress procedure U روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
brood U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brooded U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
broods U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
reported U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reports U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
deployment operating base U پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
reputed owner U در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
cross examination U به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
fourteen points U طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد
quantity equation of exchange U یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com